Skip to main content

پایان مناظره های انتخاباتی

مناظره ها تمام شد اما قطعا اثرات آن در روند توسعه سیاسی ایران تا مدتها باقی خواهد ماند
این مناظره ها از چند بعد قابل بررسی است الف- نفس حضور رییس جمهوری در مناظرات در طول برگزاری انتخابات قبلی ریاست جمهوری سابقه نداشت. رییس جمهوری همیشه رییس جمهوری بوده است و این بر عهده نامزدها بود که با یکدیگر به مناظره بنشینند. چنین رویکردی و صرف نظر از آنچه که در محتوای این مناظرات ارایه شد یک گام به جلو محسوب می شود.

نمی دانم این را باید مدیون آقای احمدی نژاد باشیم که با اعتماد به نفس مثال زدنی فکر می کرد انبانش به اندازه کافی پر هست که از پس سه مدعی کرسی اش برآید یا این که صدا و سیما این برنامه را تدارک دید. اما نتیجه هرچه بود به نفع دموکراسی و مبارک بود
ب- آنچه که این مناظرات را برای مردم جذاب و مهم می کرد علاوه بر علاقه به نامزد خاص، عمدتا ناشی از بی سابقه بودن چنین ارایه ای بود. با توجه به اینکه اکثریت مردم کمتر عادت دارند صدای خود را در رادیو و تلویزیون دولتی ایران بشنوند و خود را تاثیر گذار
ببینند، حال با چنین مناظراتی که با هدف درگیر کردن آنان در آرای نامزدها پخش می شد به یکباره احساس مهم بودن کردند.
احساس به بازی گرفته شدن به خوبی در هیجاناتی که پس از مناظره ها در شهرها و به ویژه در تهران روی داد دیده می شد. البته ابراز خوشحالی از بابت مهم انگاشته شدن به دلیل فقدان تجربیات قبلی بیشتر به تجمعاتی بی هدف ولی پرشور تبدیل شده بود که به گواه عکسهای خبری و نیز شاهدان عینی بیشتر به نوعی اعلام حضور شبیه بود.

پس از دومین مناظره در تماسی که با دوستان خود در تهران داشتم از آنان خواستم شهر را برایم توصیف کنند اغلب آنان وضعیت را به لحظات پایان بازی ایران و استرالیا توصیف می کردند و می گفتند مردم یه خیابانها آمده اند اما اغلب فقط آمده اند ولی نمی دانند برای چی.
از دید من که اوضاع را از بیرون نگاه می کردم پاسخ این "برای چی" خیلی ساده بود. مردم بیرون آمده بودند چون برای اولین بار پس از سالیان سال خود را در"رسانه ملی" می دیدند ولی چون این آینه بدون هیچ زمینه سازی و به یکباره در برابر آنها نهاده شده بود موجبات غافلگیری و تا حدی هم هراس آنها را فراهم کرد و این هراس خوشایند نقطه پیوند همه آنهایی بود که آن شب و در طول شبها و روزهای بعد خیابانها را ترک نکردند.

ج – چنانچه نظام اطلاع رسانی عمومی کشور در شرایط متعادلی باشد که زمینه چنین تجربیاتی را به طور مداوم برای مردم فراهم کند طبیعتا زمینه آسیبهای احتمالی ناشی از چنین غافلگیری هایی به مراتب کمتر و کمتر خواهد شد. اگر "رسانه ملی" از این پس زمینه حضور کارشناسان و نقد برنامه ها را با فاصله گذاری های منظم انجام دهد پس از مدتی چنین رویه ای نه تنها موجب شگفتی و ایجاد هیجان در مردم نخواهد شد بلکه بالاخره باعث ایجاد حس تعلق به رسانه ملی را به ویژه در قشر جوان و فرهیخته کشور فراهم خواهد کرد.

Popular posts from this blog

دیپلماسی لباس

در بین انواع تعاریفی که درباره دیپلماسی وجود دارد یک تعریف می گوید که دیپلماسی دانش برقراری ارتباط میان سیاستمداران است. با توجه به آنکه معنای ارتباط بسیار وسیع است و مجموعه ای از فرایندها از جمله ارتباطات غیر کلامی، ارتباطات گفتاری، ارتباطات تصویری و مانند آنها را در برمی گیرد لذا می توان گفت که دیپلماسی نیز از این موضوع تاثیر می پذیرد. در این چهارچوب، هر نوع روش ارتباطی که در عالم سیاسی و بین دو سیاستمدار اتخاذ می شود را می توان در چهارچوب دیپلماسی و با هدف تاثیرگذاری بر طرف مقابل تفسیر کرد.   با این رویکرد، از تغییر لباس خانم کاترین اشتون مذاکره کننده ارشد اروپایی در جریان نشست گروه 1+ 5 در بغداد   می توان با قاطعیت به عنوان "دیپلماسی لباس" نام برد. باتوجه به آنکه احترام متقابل زیر بنای هر گفتگو به ویژه گفتگوی سیاسی و دیپلماتیک محسوب می شود، لذا می توان چنین برداشت کرد که تغییر لباس خانم اشتون     حرکتی حساب شده و در جهت نشان دادن پایبندی طرف گفتگو به احترام متقابل بوده است. سیر تغییر پوش هانم اشتون در جریان مذاکرات نشان می دهد که دو دست لباس ویژه برای این دور از گفتگو ها ...

دفاع

روز سی ام بهمن ماه از رساله ام با عنوان «جایگاه جامعه اطلاعاتی در ایران» دفاع کردم از همسر عزیزم آقای دکتر دهقان که با پشتیبانی همه جانبه و عملی خود امکان به پایان رساندن این راه را برایم فراهم کرد تشکر می کنم، همچنین از صمیم قلب از آقای دکتر تاجیک که داوری این رساله را بر عهده داشت سپاسگزارم استاد راهنمای این رساله دکتر معتمد نژاد بود و مشاوره آن را آقایان دکتر فرقانی و دکتر خانیکی بر عهده داشتند در طول یک ماهی که در تهران بودم تمام توان و نیروی خود را برای به پایان رساندن این مرحله صرف کردم و با خاتمه آن کوله باری از تجربه و خاطرات تلخ و شیرین را با خود به همراه آورده ام

آژانس و رو دست

در این مدت که از نزدیک با آژانس بین المللی انرژی اتمی، نشستها و گزارشهایش درباره ایران سروکار داشتم هیچوقت گزارشی به این اندازه منفی درباره ایران ندیده بودم از دید من این گزارش می تواند فصل متفاوتی را درباره روند رسیدگی به موضوع ایران در این نهاد ایجاد کند که تنها نتیجه آن بدتر شدن وضع ما در این جلسات خواهد بود آنچه که باعث می شود این گزارش را آغازگر فصلی متفاوت بدانم آن است که دقیقا زمانی خبر از تمرد ایران و عدم همکاری می دهد که از دید ما آن چیزی که تا به حال انجام شده فقط و فقط همکاری بوده است به نظر می رسد که با این گزارش وضعیت سختی برای پیش آمده است از طرفی انتظار می رود که در نشست بعدی آژانس که هفته بعد برگزار می شود دوباره ما آماج حملات و تبلیغات منفی آمریکا و تروئیکای اروپا باشیم که خوراکش از این گزارش فراهم شده باشد و از طرف دیگر براساس موضعگیریهای قبلی نمی توانیم بگوییم که چنین وضعی غیر قابل تحمل است و دیگر همکاری نخواهیم کرد بدبختی این است که از مدتها قبل هر نوع همکاری هم که انجام می دهیم چنین وانمود می شود که در پی افزایش فشارها بوده است چنانکه در نشست قبلی شورای حکام تاکید ...